محسن تولایی - همشهری: دیماه پرحادثه کشور، درگذشت آیتالله هاشمیرفسنجانی، عضو شورای انقلاب و صاحبمنصب در کرسیهای متعدد مسئولیت جمهوری اسلامی را هم در تقویم خود دارد. در ششمین سالگرد درگذشت عضو فقید خبرگان رهبری به مرور کارنامه فکری وی در گفتوگو با محسن هاشمی، فرزند ارشد خانوادهاش پرداختیم.
آقای هاشمی مفسر قرآن و صاحب دیدگاههای اجتهادی و اندیشه سیاسی بود؛ در عین حال جزو عملگراترین چهرههای سیاسی هم شناخته میشد. این دو چطور با هم جمع میشدند؟
آیتالله هاشمیرفسنجانی در خانوادهای ۹نفره که پدر ایشان آشنا به معارف اسلامی بود و در روستای کوچک بهرمان به دنیا آمد و در ۱۴سالگی به تشویق پدر به قم رفت. آقای هاشمی تا این سن در مکتبخانه درس خواند. در قم هم در منزل آیات اخوانمرعشی حضور پیدا کرد و بهعلت خویشاوندی با آنها تحصیل حوزوی داشت. منزل اخوانمرعشی که دوقلو بودند در کنار منزل امام در قم بود؛ به همین علت هم با ایشان آشنا شد. خود آقای هاشمی میگوید نخستین کار مهمی که انجام داده این بوده که پس از احساس نیاز جامعه به نشریات عمیقتر دینی و اجتماعی، با همکاری شهید باهنر، انتشارات مکتب تشیع را تاسیس و اداره کرد. در آن زمان عقبماندگی کشورهای اسلامی را ناشی از استبداد و استعمار میدانستند و بر همین اساس گفته میشد باید مردم را بیدار کرد و به همین خاطر کتاب القضیهالفلسطینیه اکرم زعیتر را با نام سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار ترجمه کرد و مقدمه جانانهای هم بر آن نوشت. همین هم باعث شد به زندان بیفتد. دومین کار ارزشمند ایشان بعد از مکتب تشیع، ترجمه این کتاب بود که هنوز هم اثربخشی سیاسی دارد. آقای هاشمی در بحث استعمار و استکبار کتاب امیرکبیر یا قهرمان مبارزه با استعمار را نوشت. این کتاب درباره استبداد قاجاریه صحبت میکرد و شباهتی هم به دوران پهلوی داشت، ولی چون بیشتر صحبت از قاجاریه بود، مشکلی با آن نداشتند و اجازه دادند این کتاب با چاپهای بیشمار منتشر شود و در اختیار مردم قرار گیرد.
سوابق زندان مرحوم هاشمی در مجموع چقدر بود و چه فعالیتی در آن زمان داشت؟
سومین کار مهم آقای هاشمی که اتفاقا عمدتا مربوط به ۱۳۸۰و ۱۳۹۰است، مجموع تفسیر قرآن و فرهنگ قرآن است که از زندان شروع شد. یادم میآید که وقتی به دیدار ایشان در زندان میرفتیم، هر موقعی دفترچهای قرآنی آماده میشد، همراه خودش میآورد و از بین عبای خود به چادر مادر منتقل میکرد و ما آن را بیرون میآوردیم. آقای هاشمی زندانهای زیادی رفت، ولی در مجموع ۷بار زندان رفت که مجموع آنها بیش از ۵سال بود. یکی از کارهای بسیار مهمی که در طول زندان آقای هاشمی به آن میاندیشید، تفسیر راهنما برای قرآن بود. ایشان این کار را در ۲۲دفترچه در آخرین زندانشان که ۳سال و از ۱۳۵۴تا ۱۳۵۷طول کشید، انجام داد. آقای هاشمی کار را رها نکرد و آن دفترچهها منبعی شد تا به کمک همکارانش در قم ۲۱جلد تفسیر راهنما را منتشر کند و ۳۳جلد فرهنگ قرآن منتشر کرد که مجموعا ۵۴جلد است. آقای هاشمی این کار را از زندان تا آخر عمر ادامه داد. خوشبختانه اینها چاپ شد و در اختیار مردم قرار گرفت. تفسیر موضوعی قرآن را هم در دست کار داشت که عمر کفاف نداد. این تفسیر هنوز در دست کار است و امیدواریم همکاران کاملش کنند.
رویکردهای سیاسی، مدیریتی و اجرایی آقای هاشمی بعد از انقلاب تا آخرین سالهای عمرشان پررنگ بود. این فاصله گرفتن از حوزه اندیشه به حوزه اجرا چطور اتفاق افتاد؟
بعد از پیروزی انقلاب، آقای هاشمی در شورای انقلاب، حزب جمهوری، ریاست مجلس، فرماندهی جنگ و جانشین فرماندهی نیروهای مسلح انجام وظیفه کرد و توانست جنگ را با دستور امام(ره) به پایان برساند؛ صدامیان محکوم شدند و حتی حکم پرداخت ۱۰۰میلیارد دلار خسارت هم داده شد و اسرای ما هم آزاد شدند. آقای هاشمی از مدیریت جنگ و صلحی که اتفاق افتاد بهعنوان یکی از کارهای مهمش یاد میکرد. بعد از پایان جنگ هم ایشان فعالیت زیادی در بازسازی جنگ داشت که زیربنای کشور را نسبتا در دوره ریاستجمهوری خودش ساخت.
نکته بسیار مهم در پرونده فعالیت آقای هاشمی نقش ایشان پس از رحلت امام است که برای ادامه راه ایشان و حفظ جایگاه ولایت فقیه نقش ویژهای را ایفا کرد و بعد از آن هم در سمت ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، نایب ریاست خبرگان و چند سالی هم ریاست خبرگان به کشور خدمت کرد. سعی آقای هاشمی این بود که برای حضور در سمتها رأی مردم را داشته باشد. ایشان ۱۳بار در انتخابات مجلس، ریاست مجلس، ریاستجمهوری و ریاست خبرگان شرکت کرد و در تعدادی موفق بود و در تعدادی شکست خورد. شکست در انتخابات باعث میشد تا ایشان در انتخابات بعدی نظر مردم را جلب کند.
همه گروههای سیاسی معتقدند برای منافع ملی قدم برمیدارند. معیار توجه آقای هاشمی در تشخیص منافع ملی چه بود؟
افق دید آقای هاشمیرفسنجانی ورای مجادلات سیاسی در همه ادوار، توسعه و رشد کشور بود و اعتقاد داشت این مسئله اساسی است که نباید در مسیر عمومی کشور فراموش شود و در این راه نکوهشهای سیاسی را به جان میخرید. آقای هاشمی توسعه کشور را بر آبروی خودش ترجیح میداد.
نظر شما